سفارش تبلیغ
صبا ویژن


ببین قشنگه؟

وقت برای سعادتمند بودن امروز است نه فردا

 

مرد و زن جوان سوار بر موتور در دل شب میراندند و تنها جاده بود که میدانست چقدر عاشقانه یکدیگر را دوست دارند!

زن گفت: یواش تر برو .. من میترسم.

مرد گفت: نه .. این جوری خیلی بهتره .. ببین چه هوای خوبیه!

زن جوان: خواهش میکنم .. من خیلی میترسم .. توکه دوست نداری تموم زندگیت اینقدر وحشت کنه .. داری؟!

مرد جوان: نه که دوست ندارم خوشگلکم .. اصلا.. هر چی که تو بگی اما اول باید بگی دوستم داری .. دوستم داری؟

زن جوان: آره که دوست دارم .. دوست دارم .. بیشتر از جونم .. حالا میشه یواشتر برونی .. من میترسم!!

مرد جوان: پس من رو محکم بگیر.

زن جوان: خوب .. حالا میشه یواشتر بری؟!

مرد گفت: باشه .. به شرطی که کلاه کاسکت من رو برداری و بذاری روی سر خودت .. آخه نمیتونم راحت برونم .. اذیتم میکنه.

ــــ روز بعد ــــ واقعه ای در روزنامه ثبت شده بود ...

برخورد موتور سیکلت با صخره ها در جاده چالوس حادثه آفرید! دراین سانحه که به دلیل بریدن ترمز موتور سیکلت رخ داد یکی از دو سرنشین زنده ماندند و دیگری درگذشت.

گویا مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود .. پس بدون آنکه زن جوان مطلع شود با ترفندی کلاه کاسکت خودرا بر سر او گذاشت.

و خواست تا برای آخرین بار بر او بچسبد و دوستت دارم را از زبان او بشنود ...

خودش رفت تا او زنده بماند! دمی میآید و بازدمی میرود اما زندگی غیر از این است .. و ارزش آن درلحظاتی تجلی میابد که نفس ادمی را میبرد.

 وقت برای سعادتمند بودن امروز است نه فردا


نوشته شده در دوشنبه 89/8/10ساعت 2:23 عصر توسط الی نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin